چند روز پیش با بعضی از عوامل برنامه عصرجدید» به دیدار جانبازان اعصاب و روان رفتیم. بعضی از آن‌ها بیش از سی سال تحت درمان و کنترل بودند.
یکی از آن‌ها می‌گفت: ١۴ساله دخترم رو ندیدم. الان داره عروس میشه ولی بازم نمیارنش پیشم!
دیگری گوشه تختی نشسته بود و دست‌های قلاب شده‌اش را محکم به سرش فشار می‌داد.
جانبازی دیگر با شوخی و خنده گفت الان که حالم خوبه بیا باهم گپ بزنیم که بعداً از دستم فراری میشی!
و.

ولی از همه جالب‌تر حال و هوای بچه‌های عصر جدید بود. دکتر سید بشیر حسینی مشعوف لحظات واقعی پارادوکسیکال شده بود. سکوتی پر از حرف! خنده‌های تلخ! کف زدن‌هایی با اشک!
آریا عظیمی‌نژاد انگار آهنگ تلخ و شیرین خاطرات این دلاورمردان را مرور می‌کرد و از گوشه چشمش اشکی جاری بود!
ایمان قیاسی گوشه و کنار با جانبازان خوش و بش می‌کرد و درد و دل آن‌ها را گوش می‌کرد و اشک می‌ریخت!
ارشا اقدسی که همه مبهوت حرکات نمایشی او هستیم؛ خود چنان مبهوت سکنات اخلاقی آن‌ها شده بود که به دیوار تکیه داده بود و فقط به چهره جانبازان خیره شده بود!
بیرون از آسایشگاه وقتی در حال خوش و بش بودیم به حاجی دلبریان گفتم: آقا ارشا هم دائم عقب ایستاده بود.» ایشان رو به ارشا کردند و گفتند: از آخر مجلس شهدا را چیدند! ارشا هم گفت: من ۴تا از رفقام جلوی چشم‌هایم فوت شدند ولی مثل اینجا، این قدر متاثر نشدم!»
خلاصه در این دیدار غیرت را لمس کردیم، شرف را به تماشا نشستیم، بهای دفاع از ناموس و وطن را با اشک و لبخند تحسین کردیم و دلیل احساس پاکمان برای ستایش جوانان غیور و سربلند آن روزهای جنگ تحمیلی را درک کردیم.

پ ن: عصرجدید و نسل جدید مدیون این گل‌های نازنین جانبازان عزیز است!

قهرمان‌ها غریب نمی‌مانند!

به مصلی رفتن و از مسجد گفتن!

صلاح، صلاحیت تبلیغ اسلام را دارد!

جانبازان ,آن‌ها ,حال ,ارشا ,ولی ,می‌کرد ,می‌کرد و ,شده بود ,از آن‌ها ,اعصاب و ,و روان

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قلب و عروق هیئت متوسلین به حضرت قاسم ابن الحسن(ع) روستای جادوگران در ماینکرافت بشارت کلام عیسی مسیح کلبه مجازی کیسان دیباج آساره الفبای زندگی مجله جراحی زیبایی بینی وکیل مهریه مرجع خدمات فارسی